سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پیش رویم بگشا پنجره ی تا از آن پنجره پرواز کنم روحم از قید تن آسوده شود هستی دیگری آغاز کنم
تاریخ : پنج شنبه 94/12/27 | 10:28 صبح | نویسنده : وستا

 

گاهی عجیب دل میگیره .. گاهی یه بغض بزرگ قد توپ فوتبال، نه بزرگتر، قد تمام غم های عالم گیر میکنه تو گلوت میخواد که خفه ت کنه ..

نمی شکنه این بغض لعنتی ......

ما آدم ها گاهی یادمون میره امکان داره یه نفر تا چه حد بد بشه .. گاهی فکر می کنیم تمام آدم ها مثل هم هستن و خوب .. پس یادمون میره ...

گاهی یادمون میره که امکان داره یه نفر  امکان داره جانب داری کنه و حقی را ناحق ...

یادمون میره چون همیشه به حقانیت و درستی هر چیزی اعتقاد داریم

فراموش می کنیم این گوشه ها بدی هم خفته و هر آنِ منتظر یه لغزش نه منتظر یه سادگی از طرف ت که بیدار بشه و چهره زشت ش رو نمایان کنه ...

گاهی چه راحت همه چیز تغییر میکنه و زندگی سخت میشه

گاهی چه راحت آدم ها بد میشن و میفتن به جون هم

برای اینکه نمیخوان اشتباهات شون رو قبول کنن

و خدا رحم کند به آن کسی که تنهاست در این بازی ناجوانمردانه

 

 

 

وستا با بغض و دل گرفته نوشت: پایان سالی بد و شروع سالی بدتری در پیش دارم ... برایم دعا کنید همه چیز به خوبی تموم بشه

 

 




دریافت کد قفل وبلاگ