سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پیش رویم بگشا پنجره ی تا از آن پنجره پرواز کنم روحم از قید تن آسوده شود هستی دیگری آغاز کنم
تاریخ : چهارشنبه 97/10/26 | 2:44 عصر | نویسنده : وستا

روزها و سالها از پی هم میگذرند و بدون اینکه بدونیم چی میخوایم و دنبال چی هستیم! و در این گذر عمر ... گاهی اتفاقاتی می افتد که تغییرمان میدهد... اینکه که به اتفاقات چطوری نگاه کنیم! بستگی به خودمون و تجربیاتمون از زندگی داره! مطمئنا دو نفر از یک موضوع نتیجه یکسانی نخواهند گرفت هرکسی با دید خودش به قضایا نگاه می کند و جمع بندی می کند...

یکسال پیش در چنین روزی اتفاقی تلخ زندگیمو برای همیشه دستخوش تغییراتی کرد که بعضی از این تغییرات هنوزم برام غیرقابل هضم است ... اما بعد از این اتفاق که یکی دو ماهی طول کشید تا باورش کنم و باهاش کنار بیام، شدم یک آدم خودخواه (هر صفتی رو میشود از دو نوع جنبه مثبت و منفی بررسی کرد؛ بنظرم اینکه یکی در هر موقعیتی بخصوص موقعیت های که مربوط به سلامتی و احساس هست قبل از هرچیزی بخودش فکر کنه و بعد تصیم بگیره از جنبه های مثبت خودخواهی میتونه باشه؛ باز اگر اشتباه میکنم شما ببخشید) اما من از 26 دی سال 96 دیگه فقط بخودم و سلامتی خودم فکر میکنم و اینکه دیگران چی میگن پشت سرم و چه دیدگاهی نسبت بهم دارن برام اهمیت نداره! شدم یک آدم سرسخت که شکستن این آدم سخته!

 

 

وستا با لبخند نوشت: زندگی را باید زندگی کرد تبسم




دریافت کد قفل وبلاگ