سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پیش رویم بگشا پنجره ی تا از آن پنجره پرواز کنم روحم از قید تن آسوده شود هستی دیگری آغاز کنم
تاریخ : پنج شنبه 92/5/3 | 11:26 عصر | نویسنده : وستا

سخته

نه دردناک

نه فراتر از درد هستش

 

چیزی همانند حناق راه گلوتو رو گرفته باشه

طوری که نفس کشیدن هم

عذاب آور باشه

اما تو ...

 لبخندی به پهنای آسمان بزنی

و دردت رو مخفی کنی

به همه بگی که

ای آدما

من خوبم

دنیا قشنگه

همه چی آرومه

...

ولی

تو

رفیق شفیقم

نباید که باور کنی

چون اوضاع خرابه

همه چی داغونه

باور کن

که دارم خفه میشم

زیر بار این همه بی کسی

...

 

 

 

وستای گرفته نوشت: چه بده که آدمی محرم اسراری نداشته باشه... مگه نه ؟

 

 




دریافت کد قفل وبلاگ