سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پیش رویم بگشا پنجره ی تا از آن پنجره پرواز کنم روحم از قید تن آسوده شود هستی دیگری آغاز کنم
تاریخ : سه شنبه 92/3/7 | 3:14 عصر | نویسنده : وستا

 

 

مزخرفه

من ... او ..

" ما "

که هرگز شکل نگرفت

نمیدانم این روزگار کی خسته خواهد شد؟!

من که از رو رفتم و خسته شدم

واقعا که  سمج و یکدنه است

با اینکه رقیبش باخته

باز به تنهایی دارد میتازد

بی رقیب!

هه ..

مضحکه تا مزخرف

...

کاش که این روزگار لعنتی

برای ساعاتی خسته شود

دست بکشد از این بازی

بگذارد که "من " نفسی بکشد

هی دریغا

که دنیای ما

با کاش و ایکاش ها همراه گشته

...

 

 

 

وستای بیحال نوشت: لعنت بر این دل لامصب که آروم و قرار برام نذاشته ..

 

 

 

 




دریافت کد قفل وبلاگ